سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز ۰۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
اشارههای گنگ سخنگوی دولت به گاندو
ربیعی، حجاریان را با پمپئو اشتباه گرفت
«علی ربیعی»، فعال اصلاحطلب و سخنگوی دولت به تازگی در بخشی از یک یادداشت که سایت اعتمادآنلاین آنرا بازنشر داد، نوشت:
«این ادعا که ایرانیان خود قادر به نجات خویش و به دست گرفتن سرنوشت خویش از معبر صندوقهای رأی و دیگر عرصههای مشارکتی نیستند و باید چشم به معجزهها وناجیان وقهرمانهای پوشالی بدوزند به نوعی دیگر تکرار و بازتولید سخن پمپئو ودیگر مردان ترامپ است که مدعی هستند مردم ایران نمیتوانند سخنگوی خود باشند واین امریکاست که میکوشد از طریق تحریمها تسهیلگر طنین افکن شدن "صدای ملت ایران" باشد.»
او همچنین در اشاره تلویحی به سریال ضد جاسوسی گاندو مینویسد: این روزها اگر سرنخ فکری بسیاری از کالاهای نمایشی ومحصولات فیلمیک را که برای تضعیف پیوند دولت-ملت به رشته تصویر درمیآیند پیگیری کنیم به همان اتاق فکرهای جنگ طلبان وتحریم گران میرسیم که در آنسوی اقیانوسها علیه دیپلماسی ایرانی سمتگیری کردهاند.هدف آن اتاق فکرها القای یک ناتوانی بنیادی به ایرانیان است والقای این تفکر که ایرانی دیپلماسی بلد نیست و باید مشتی قهرمان و ابر انسان بر ملت نازل شوند و کشور را نجات دهند.[1]
*ما در محضر مردم به اطلاع آقای ربیعی میرسانیم که گزاره غلط و خطرناک «ایرانیان قادر به نجات خویش و به دست گرفتن سرنوشت خویش از معبر صندوقهای رأی نیستند»! قبل از پمپئو توسط سعید حجاریان بیان شده است.
او چندی قبل در یک یادداشت ضمن تمجید از فرایند برگزاری انتخابات در کشور ترکیه! مدعی شده بود که صدای مردم ایران در انتخاباتها شنیده نمیشود.[2]
حجاریان مدتی قبلتر نیز تأکید کرده بود که شعار «رأی من کو؟!» باید به مانیفست اصلاحطلبان تبدیل شود.[3]
در کنار حجاریان، مرتضی مبلّغ، از فعالان اصلاحطلب نیز مدتی پیش تأکید کرد که خواست انتخاباتی مردم در ایران محقق نمیشود!
ما اکنون این قضاوت را بر عهده مردم و البته آقای ربیعی میگذاریم که آنچه از حلقوم حجاریان و مبلّغ به گوش میرسد خطرناکتر است یا آنچه که از لسان وزیر خارجه آمریکا میشنویم؟!
و این در حالی است که دشمنی دشمن تعجب ندارد اما شنیدن صدای دشمن از سوی کسانی در داخل، به شدت تعجببرانگیز است.
اینکه سخنگوی دولت، از روی سهو مرتکب این اشتباه و ندیدن شده یا احتمالات دیگری در میان است نیز البته جای تأمل دارد.
***
اگر روحانی و جهانگیری بخواهند، کالاها ارزان میشود اما...
«امیر خجسته»، رئیس کمیسیون مبارزه با مفاسد اقتصادی مجلس در گفتوگو با خبرگزاری ایسنا تأکید کرده است: بالا و پایین رفتن قیمت دلار بستگی به دولت و بانک مرکزی دارد. اگر بخواهند میتوانند قیمت دلار را پایین بیاورند. هرچند فضای سیاسی و اتفاقات منطقه در قیمت دلار موثر است اما واقعیت این است که قیمت دلار دست خود دولت است.
نماینده مردم همدان همچنین با بیان اینکه ما قطعا باید تدبیری کنیم که با کاهش نرخ دلار تاثیر آن در سایر بازارها نظیر مسکن، خودرو و اقلام اساسی مردم دیده شود، میافزاید: باید به نحوی بازار ارز مدیریت شود که اگر دلار به نرخ ۱۰ تومان رسید همه اجناس نیز با دلار ۱۰ هزار تومانی تعیین قیمت شوند.
خجسته تصریح میکند: اگر دولت بخواهد مدیریت صحیحی در نرخ ارز داشته باشد و آن را تثبیت کند باید متناسب با نرخ ارز قیمت کالاهای اساسی و سایر بخشها نیز تنظیم شود. این عزم دولت را میطلبد که قطعا اگر عزم خود را جزم کند موفق خواهد شد.[4]
*آنچه که رئیس کمیسیون مبارزه با مفاسد اقتصادی گفته، حقیقتی است که افکار عمومی بایستی بیشتر در جریان آن قرار بگیرند.
ماجرا از این قرار است که بخش اعظم گرانیهای موجود در جامعه، به دلیل "عدم نظارت دولت بر قیمتها" و عدم ورودهای قانونی دولت مثلا به وضع مالیات بر مسکن و سوداگری شکل گرفته است.
جالب است که مقامات دولتی هم در این زمینه صراحتا ابراز میکنند که قصدی برای ورود به مسئله نظارت بر قیمتها را ندارند، توانشان بیش از این نیست و اساساً نظارت بر قیمتها را نیز کار صحیحی نمیدانند![5]
و یا همینطور شاهدیم که وزیر محترم مسکن در قبال مسئله ورود دولت به ماجرای مسکن و اجارهبها میگوید: دولت در تعیین نرخ اجاره بها هیچ زمانی مداخله نکرده است...قرارداد اجاره بها باید بین مالک و مستاجر منعقد شود و هیچ دولتی تا به امروز در این قرارداد ورود نکرده است![6]
مردم باید بدانند که هماکنون اگر گوشت قرمز با قیمتی حدود 2 برابر قیمت واقعی عرضه میشود و اگر بهای لبنیات گاهی بصورت 24 ساعته افزایش مییابد؛ این مقولات هیچ ربطی به تحریم، به FATF و یا به نرخ دلار ندارد بلکه صرفا به دلیل عدم نظارت دولت بر قیمتهاست که شاهد بروز این مشکل در بازار ایران هستیم.
جالب است که دولت محترم حتی برای راهاندازی سامانه کالابرگ و در اختیار قرار دادن ارزان کالاهای سبد خانوار نیز کاهلی به خرج میدهد و پیشنهادی که همه عقلای کشور بر آن تأکید میکنند را در گوشهای قرار داده و صمٌبکم به نظاره تنشهای قیمتی مشغول است. (در این زمینه خوانش این گزارش مشرق نیز میتواند اطلاعات بیشتری را در اختیار مخاطبان محترم قرار دهد)
برخی محافل تحلیلی و رجال کشور، در اشاره به علل گرانی موجود در بازار به برخی دلایل سیاسی نیز اشاراتی داشتهاند که به شدت محل تأمل است.[7]
تشویق و آفرین گفتن کسانی از تئوریسینهای اصلاحطلب برای عدم نظارت دولت بر قیمتها نیز به عمق بدبینیها در این زمینه میافزاید.[8]
***
باریدن بلا از در و دیوار به روایت تاجیک!
بلاهایی که پس از توقیف نفتکش و سرنگونی پهپاد نازل شدند
«محمدرضا تاجیک»، فعال اصلاحطلب و از تئوریسینهای این جریان خاص سیاسی، در بخشی از مصاحبه تفصیلی خود با شماره شنبه گذشته روزنامه دولتی ایران اظهار کرده است:
«آمار نشان می دهد که یکی از بحرانیترین شرایط را در 4 دهه اخیر در حوزه سرمایه اجتماعی تجربه می کنیم. سرمایه اجتماعی به حداقل سطح رسیده و میتواند در شرایط کنونی که از منجنیق آسمان و در و دیوار و درون و برون ما بلا میبارد، تهدیدزا باشد. ما بیش از همیشه تاریخ به سرمایه اجتماعی احتیاج داریم. بیش از همیشه تاریخ 4 دهه گذشته، نیازمند اعتماد عمومی هستیم اما این اعتماد لطمه جدی خورده است.»
او در ادامه صحبتهای خود همچنین مدعی بیزایشی گفتمان انقلاب اسلامی میشود و میگوید: آمار دهه اول را با آمار دهه سه و چهار انقلاب در مورد گروههای مرجع مقایسه کنید. در دهه اول گروههای مرجعی که در رأس قرار دارند گروه های خاصی هستند که به صورت سنتی گروههای مرجع جامعه شناخته می شوند. اما در دهه چهار میبینید که سلبریتیها و ورزشکاران و هنرپیشهها در صدر جدول قرار می گیرند. یعنی یک شیفت رادیکال در گروههای مرجع شکل میگیرد که دیگر نمی توانند تولید و بازتولید فضای سرمایهاجتماعی کنند. خود گفتمان مسلط هم به نظر میرسد دیگر زایشی ندارد.
تاجیک میافزاید: ایده و آموزه جدید و سخن گفتن با نسل جدید و درک نیازهای آنان مشاهده نمی شود. همه اینها دست به دست هم می دهند تا به یک شرایطی برسیم که افول سرمایه اجتماعی از یک زمانی به بعد دیگر تبدیل به هزینه میشود و دیگر چیزی به آن افزوده نمیشود.[9]
*تاجیک که پیش از این در اظهاراتی با تأکید بر وجود زمینه شورش، به کرختی مردم ایران اعتراض کرده بود[10] در زمان دیگری هم شرایط ایران را به «کشتی تایتانیک» تشبیه کرد که البته اسیر گرداب هم شده است![11]
تاجیک بر آفت زدگی جمهوری اسلامی هم تأکید دارد.[12]
این اظهارات اما صحیح نیستند و تاجیک هم به دو دلیل نسبت به بیان این حرفها اصرار میورزد...
دلیل نخست، عزم جریان سیاسی خاص برای ایجاد «فتنه اقتصادی» با تخریب ذهن و روان مردم است و دلیل دیگر اینکه تاجیک به عنوان یکی از استادان جنگ روانی خوب میداند که ماساژ و پرتاب هر سخن منفی در ذهن جامعه در هنگامی که این سخن با پاسخ مناسب مواجه نشود؛ چه تأثیر ژرفی بر ذهن عمومی جامعه خواهد گذاشت.
پر واضح است که امروز در پرتو ناکارآمدی دولت اصلاحطلبان، سکوت برخی از خواص و اشتباهاتی که در فهم واقعیات اقتصادی کشور وجود دارد؛ بازار «سیاهنمایی» و «ناامیدسازی» داغ است و این مسئله جز طراحی ستاد جریان سیاسی خاص برای ایجاد فتنه اقتصادی و تمام کردن بازی ناتمام فتنه 88 نیست.
در سمت دیگر سخن اینکه مثلا آقای تاجیک حیا میکند از اینکه بیان کند به گواه آمارهای بانک جهانی، جمهوری اسلامی ایران در سال چهلم از عمل خود تنها با 0.3 درصد فقر مطلق مواجه است[13]، اقتصاد ایران میرود تا به جایگاه پانزدهم جهان برسد[14]، ضریب جینی ایران یا همان شکاف طبقاتی هماکنون در جایگاهی بهتر از آمریکا و چین قرار دارد[15] و جمهوری اسلامی همچنین توانسته است ایران را به جایگاه سیرترین کشورهای دنیا برساند.[16]
در بحث زایشی هم که آقای تاجیک معتقد است در گفتمان حاکمیت نیست؛ یک اشاره گذرا به دستاوردهای بزرگ کشور در عرصههای مختلف، گسترش هژمونی ایران در منطقه و جهان، برگزاری انتخاباتهای بزرگ سالانه، رساندن اثر تحریمها به کمتر از 30 درصد و معجزهای شگرف به نام «مدافعان حرم» کافیست. البته اگر کسی در خانه باشد...
اینکه چرا برای آقای تاجیک از در و دیوار بلا میخیزد و او از چه رو در یک فضای در آستانه خودکشی! اصرار دارد که این فضای ذهنی را به ذهن جامعه نیز منتقل کند؟ سؤال و معادلهای است که اگر مورد پرداخت اصولی قرار نگیرد؛ آسیبهای آن شاید قابل پیشبینی نباشد.
مواضع تاجیک در صحبتهای عمده اعضای ستادی جریان سیاسی خاص نیز به کرّات تکرار شده است...
در اینجا ذکر دوباره این سؤال همیشگی ضروریست که چرا از لسان و قلم برخی عوامل دولت شاهد سیاهنمایی پیرامون اوضاع کشور هستیم؟
آیا این طبیعی است دولتی که بابت وجب به وجب وضع موجود مسئول است و طبیعتا بایستی طرفدار آمارها و نگرشهای مثبت باشد؛ خود تبدیل به پیشقراول تخریب ذهن مردم شود؟!
و از طرفی آیا این علاقه به سیاهنمایی، با گرانیهای موجود در بازار نیز مرتبط است یا خیر؟!
***
1_ https://etemadonline.com/content/324877
2_ mshrgh.ir/974362
3_ mshrgh.ir/974362
4_ https://www.isna.ir/news/98050502076/
5_ mshrgh.ir/956156
6_ http://fna.ir/daqgjz
7_ mshrgh.ir/949213
8_ mshrgh.ir/975684
9_ http://www.iran-newspaper.com/newspaper/page/7117/8/517542/0
10_ mshrgh.ir/975338
11_ mshrgh.ir/923539
12_ mshrgh.ir/829290
13_ https://databank.worldbank.org/views/reports/reportwidget.aspx?Report_Name=CountryProfile&Id=b450fd57&tbar=y&dd=y&inf=n&zm=n&country=IRN
14_ https://etemadonline.com/content/270468
15_ https://tn.ai/1645720
16_ mshrgh.ir/944980